سه برادر آموس به نامهای جان، پاول و بیل، شرکت بیمه زندگی خانواده آمریکا (که بعدها به افلک تغییر نام داد) را در سال ۱۹۵۵، در کلمپوس جورجيا تأسیس کردند و بعدها آن را به اولین شرکت بیمه ارائه دهنده خدمات بیمه تضمین شده در ایالات متحده و شرکت بیمه برتر از نظر پوشش های بیمه ای فردی در ژاپن تبدیل کردند.
امروزه، بیمه افلک دومین شرکت بزرگ ارائه دهنده خدمات بیمه و بزرگترین شرکت ارائه دهنده بیمه عمر در ژاپن است. این شرکت در حال حاضر، ۵۰ میلیون نفر را در آمریکا و ژاپن پوشش داده است.
در سال ۱۹۹۰، دنیل پی آموس به عنوان مدیرعامل شرکت رسمی افلک انتخاب شد. پس از تلاش های متعدد ناموفق برای جاانداختن برند افلک در میان مردم، در 1ژانویه ۲۰۰۰ آموس با بی پروایی، مرغابی افلک را به آمریکاییان معرفی کرد. این شخصیت انیمیشنی که در تبلیغات تلویزیونی شرکت ظاهر می شد، توسط یکی از مدیران شرکت تبلیغاتی کاپلان تیلور طراحی شد. او که با فکر ساخت یک نشان به یادماندنی برای افلک درگیر بود، هنگام قدم زدن در پارک، در حالی که نام افلک را زمزمه می کرد، متوجه شد که آهنگ این نام به صدای مرغابی شبیه است و نشان مرغابی را برای افلک انتخاب کرد. این انتخاب موفق بازاریابی که در ۳۰ آگهی تبلیغاتی استفاده شده، امروز به عنوان یک نشان محبوب در فرهنگ عامه آمریکاییان شناخته شده است.
تأمین هزینه های درمانی یکی از مشکلات جوامع امروزی است؛ حتی کشورهای توسعه یافته که از سطح رفاه اجتماعی مقبولی برخوردارند، از این امر مستثنی نیستند. در کشور ما مانند بسیاری از کشورها، بیمه هزینه های درمانی به موجب قوانین و مقررات و مرتبط، به عهده سازمانهای خدمات اجتماعی مانند سازمان تأمین اجتماعی و سازمان خدمات درمانی است و شاغلان و بازنشستگان بخش های دولتی، خصوصی، نظامی و انتظامی و افراد تحت تکفل آنان نزد یکی از ارائه دهندگان خدمات پایه درمانی فوق، بیمه می شوند. بیمه های درمان پایه بخشی از هزینه های درمانی افراد جامعه را جبران می کند؛ ولی امروزه با پیشرفت علم پزشکی و افزایش هزینه های درمانی، شکاف بزرگی بین هزینه های درمان بیماریها و پوشش بیمه گران پایه به وجود آمده است.
با عنایت به مراتب بالا، از اوایل دهه هفتاد شمسی، این امکان برای شرکتهای بیمه بازرگانی فراهم شد که به عنوان بیمه گر تکمیلی وارد عرصه بیمه درمانی شوند و با ارائه پوشش بیمه درمان تکمیلی، آن بخش از هزینه های درمان بیماری ها را که در تعهد بیمه گر پایه نیست، تحت پوشش قرار دهند. باتوجه به جوان بودن این رشته از بیمه های بازرگانی در کشور ما، شرکتهای بیمه ابتدا فروش بیمه درمان تکمیلی را به صورت گروهی اغاز کردند.
کارکنان واحدهای بازرگانی، صنعتی و خدماتی و افراد خانواده آنها مخاطب اصلی پوشش های ارائه شده بودند که با گذشت زمان و افزایش تجارب به دست آمده، امکان ارائه این پوشش به خانواده ها نیز به صورت محدود فراهم شده است. در بیمه های درمان تکمیلی که هم اکنون، شرکتهای بیمه بازرگانی ارائه می دهند، پوشش هزینه های بستری و جراحی در بیمارستانها و مراکز درمانی مجاز، به عنوان پوشش اصلی در نظر گرفته شده است؛ به این معنا که قرارداد بیمه درمان تکمیلی برپایه این پوشش قابل ارائه است و سپس در صورت تمایل بیمه گذار و موافقت بیمه گر، سایر پوشش های اضافی متناسب با سقف تعهد پوشش اصلی و به شرح زیر ارائه می شود:
1- زایمان اعم از طبیعی و سزارین؛
2- هزینه های پارکلینیکی( اقدامات تشخیصی که برای سنجش میزان پیشرفت یا بهبود بیماری و اطمینان از احیای سلامتی بیمار انجام می شود.)از جمله سونوگرافی، ماموگرافی، انواع اسکن، انواع اندوسکوپی،ام.آر.آی اکوکاردیوگرافی، دانسیتومتری، تست ورزش، تست آلرژی، نوار عضله، نوار عصب، شنوایی سنجی،بینایی سنجی و..؛
مدل های صنعت بیمه: مدل هایی که تاکنون ارائه شد مدت مدیدی در ادبیات نظری سازمان های صنعتی پذیرفته شده و در بسیاری منابع قابل کاربرد می باشند. این بخش معطوف به مدل هایی است که بیشتر به صنعت بیمه می پردازند. خواستگاه اصلی چنین مدل هایی، این است که کاهش قیمت ها (و نرخ شکنی) مطلوب نیست. زیرا سبد ریسک را به نحو زیان آوری تغییر می دهد. بنابراین، قیمت های بالاتر از قیمت های رقابتی می توانند قابل تداوم باشند. هرچند اثر عمده کاهش قیمت در مدل های فوق مشابه است، اما دلیل افزایش سبد ریسک می تواند متفاوت باشد.
انتخاب نامساعد : در مدل کلاسیک رانچایلد – استیگلیتز ریسک تنها بعد اطلاعات نامتقارن بین بیمه گر و مشتریان است. این وضعیت توسط دو نوع از مشتریان توصیف می شود: پرریسک و کم ریسک. در تعادل، بیمه گران دو قرارداد جداگانه، یکی برای مشتریان پرریسک و دیگری برای مشتریان کم ریسک پیشنهاد می دهند. هر چند ممکن است شرایط تعادلی به معنی واقعی وجود نداشته باشد (رک: قرارداد راتچایلد – استیگلیتز). مشتریان پرریسک هیچ انگیزه ای برای تقلید رفتار مشتریان کم ریسک ندارند، زیرا قراردادهای جداگانه در شرایط تعادلی به نحوی طراحی شده اند که مشتریان پرریسک بین قرارداد خود و قرارداد مشتریان کم ریسک بی تفاوت هستند. علاوه بر آن، قراردادهای تعادلی بر طبق الگوی رقابت قیمتی برتراند به علت رقابت بیمه گران، به سود صفر منجر می شود. بنابر این مدل اولیه راتچایلد – استیگلیتز نمی تواند سودآوری در بازار بیمه انحصار چند جانبه را توضیح دهد.
برخی از نویسندگان مانند اسمارت، ويلنيو و مبچ، این مدل را بسط داده و دومین بعد اطلاعات نامتقارن را که در آن مشتریان از ثروت زیاد و ثروت کم برخوردارند (یا به ترتیب با ریسک گریزی كم و ریسک گریزی زیاد) به مدل اضافه کردند. اگر میزان ریسک گریزی یک فرد به ثروت وی بستگی داشته باشد، در آن صورت تقاضای فرد برای بيمه نه تنها تحت تأثیر میزان ریسک می باشد، بلکه تحت تأثير ثروت وی نیز می باشد. در این شرایط، تعادل به گونه ای ایجاد می شود که بیمه گر سود به دست می آورد، حتی اگر الگوی رقابتی برتراند وجود داشته و ورود به بازار نیز بدون هزینه باشد. ساز و کاری که در ورای این نتیجه وجود دارد آن است که نرخ شکنی در یک بازار سودآور منجر به زیان می شود، بدین دلیل که حق بیمه کمتر الزام مشتریان سودآور را از رقیبان جذب نخواهد کرد، بلکه مشتریان پرریسک نیز که زیان آور بوده جذب بیمه گر نرخ شکن خواهد نمود.
رقابت در شرایط وجود مخاطره اخلاقی : بناردو و چیاپوری عنوان می کنند که وجود مخاطر اخلاقی می تواند دلیلی برای آن باشد که حتی در شرایط رقابت قیمتی، بیمه گران سود مثبت پایدار کسب می کنند. این موضوع این گونه بسط می یابد که در شرايط مخاطره اخلاقی، قراردادهای بیمه باید یک کاستنی (یک نرخ بیمه مشترک داشته باشند، زیرا در غیر این صورت بیمه گذاران هیچ تلاشی برای جلوگیری از وقوع خسارت (یا کاهش آن نخواهند کرد. از سوی دیگر اگر اهمالی در مراقبت از موضوع بیمه صورت گیرد، بیمه گران قادر نیستند در صورت وقوع، خسارتی بیش از سقف تعهدات خود پرداخت کنند. راه دیگری که بیمه گر می تواند بدون کاهش سود اقدام به رقابت کند، کاهش حق بيمه تعیین شده برای قراردادها است. بناردو و چیاپوری نشان میدهند که اگر هزینه های نهایی تلاش در هر سطحی از ثروت فرد افزایش یابد کاهش در حق بیمه حتی ممکن است منجر به کاهش در میزان تلاش بیمه گذار شود در نتیجه زیان مورد انتظار را افزایش دهد. در چنین شرایطی، اگر هر تغییری در شرایط بیمه نامه، نماینده بیمه گذار را مجاب به تلاش کمتر بیمه گر نماید، می تواند سود مثبت کسب کند.
رقابت میان صندوق بیمه مشترک و شرکت های بیمه استاندارد: فاگارت و همکاران تقابل بازاری بین شرکتهای بیمه استاندارد و صندوق بیمه مشترک را بررسی نموده اند. در صندوق بیمه مشترک، بیمه گذاران خود نیز صاحبان سهام شرکت بیمه می باشند. حق بيمه دریافتی آنان به نحوی است که خسارت های حاصله را پوشش دهد، این امر خود باعث می شود که صندوق بیمه مشترک همواره سودی پر ابر صفر داشته باشد. آنها نشان می دهند که برای صندوق بیمه مشترک، سهامداران تمایل به داشتن اعضای بیشتری دارند. این موضوع در مورد بیمه گران استاندارد که سهامداران خاص خود را دارد صادق نمی باشد. در این جا اثر شبکه ای ممکن است مثبت یا منفی باشد که بستگی به مقدار سرمایه دارد. زیرا در صورت ورشکستگی، سرمایه باقیمانده در میان بیمه گذاران بیشتری تقسیم شده و اگر تعداد اعضاء زیاد باشند، میزان سهم کمتری به هر عضو می رسد.
در این حالت نیز سودآوری انحصار چند جانبه می تواند تداوم یابد. اگر یک بیمه گر استاندارد بخواهد با نرخ شکنی، رقیبان خود را از صحنه خارج کند، نمی تواند مشتریان بیشتری جذب نماید، زیرا بخشی از بیمه گذاران مالکان شرکت های بیمه دو طرفه بوده و خود در منافع گران فروشی بیمه نامه ها سهیم هستند.
هرچند که بیمه گر هم اکنون از رقبای خود ارزان تر می فروشد، اما ممکن است گرایش به این بیمه گر برای بیمه گذاران جذاب نباشد، زیرا این موضوع چنانچه منجر به افزایش تعداد بیمه گذاران شود. و همان طور که در بالا توضیح داده شد. این وضعیت برای بیمه گران مطلوب نخواهد بود.
بیمه گران ریسک گریز: پولبورن یک مدل بیمه را در راستای تحلیل وامباچ بسط می دهد. در این مدل، او دو بیمه گر ریسک گریز را مشابه با مدل رقابتی برتراند، در نظر می گیرد. در شرایط تعادل، هر دو بیمه گر قیمت را بالاتر از هزینه های نهایی تعیین می کنند و از سود مثبت بهره مند می شوند. زیرا نرخ شکنی و خارج نمودن رقیب از بازار به معنای پذیرش ریسک کل بازار است. بنابر این بیمه گران مواجه با تعادل بین ریسک- سود هستند که دقیقا در موقعیت تعادلی به توازن می رسد. در این جا فرضیه کلیدی آن است که آیا بیمه گران ریسک گریزند یا خیر. معمولا این گونه بحث می شود که سهامداران ریسک گریز ارزش بازار خود را حداکثر می کنند و نگران ریسک خود نیستند. زیرا این سهامداران ریسک گریز می توانند سبد دارایی خود را متنوع نمایند و از این طریق ریسک را کاهش دهند.
شامل صورت واگذاری های بیمه گر به شرکت بیمه اتکایی است. تغییرهایی که در بیمه نامه (تعهدها) حاصل میشود و ابطالی ها به صورت برگ الحاقی انجام و در صورت های واگذاری نوشته و ارسال میشود. صورت واگذاری ها باید در سررسیدهای مورد توافق و مقرر برای بیمه گران اتکایی فرستاده شود.
در قرارداد اتکایی «مازاد سرمایه»، تعهدات بیمه گر اتکایی مرتبط با آن تعداد خطراتی است که واگذار شده است، در این حالت و در روزهای اولیه این گونه قراردادها، بیمه گران اتکایی مایلند که کلیه اطلاعات مربوط به هر یک از خطرات واگذار شده را بدانند. فرم و شکلی که برای این هدف در نظر گرفته شده به نام بردرو که یک کلمه فرانسوی است معروف می باشد. شرکت بیمه واگذارنده در هر هفته با مراجعه به دفاتر ثبت لیست های اولیه ای را که اطلاعات خلاصه ای به شرح زیر بر روی آنها منعکس است تهیه می نماید که این اطلاعات مربوط به واگذاری همان هفته می باشد:
شماره واگذاری؛
شماره بیمه نامه؛
نام بیمه گذار؛
اطلاعاتی در مورد ریسک، شامل مکان و محل؛
سرمایه بیمه با برآورد حداکثر خسارت محتمل و
سهم نگهداری شرکت بیمه.
به دنبال بردروی اولیه، بردروهای ماهیانه ای ارسال خواهد شد که به نام بردروهای قطعی نامیده می شود. این بردروها شامل اطلاعات قطعی و نهایی مربوط به کلیه واگذاری ها در طول آن ماه می باشد. اغلب اطلاعات ارسالی دوبله خواهد بود و لذا در صورت بروز هرگونه اختلاف بین اطلاعات و مشخصات ارسالی، بردروهای اولیه قابل تطبیق با بردروهای قطعی میباشد که اطلاعات مندرج در بر دروی قطعی صحیح تلقی خواهد شد. به علاوه در بردروهای قطعی این اطلاعات هم وجود دارد:
1- شماره واگذاری موقت که بیمه گر اتکایی را قادر می سازد که اطلاعات مندرج در دو بردرو را با یکدیگر مطابقت نماید.
۲- جزئیات مربوط به بیمه نامه اصلی و حق بیمه اتکایی مورد نیاز برای تهیه و تنظیم حساب های سه ماهه.
هرگونه تغییرات در واگذاری که باعث تغییر در حق بیمه و یا ابطال واگذاری اولیه گردیده و به دلایلی تاکنون کامل نشده است در بر دروی تغییرات منعکس خواهد گردید و مجددا اطلاعات مکفی و کاملی در اختیار بیمه گر اتکایی قرار خواهد گرفت تا او بتواند واگذاری اصلی را در حسابهایش شناسایی نموده و حق بیمه اضافی و برگشتی مربوطه را در حسابهای سه ماهه بعدی منعکس کند.
به هر حال، در دست داشتن اطلاعات دقیق در مورد هر خطر و ریسک دارای مزایای زیادی برای بیمه گر اتکایی و بیمه گر واگذارنده است. اما هزینه تهیه و تجزیه و تحلیل این اطلاعات جزئی در بردروها باعث گردید تا محسنات آن تحت الشعاع قرار گیرد. به همین دلیل در بعضی از رشته های بیمه مثل بیمه اتومبیل و درمان تعداد زیادی خسارت کوچک وجود دارد که تهیه بر در و برای آنها و ارسال آن برای بیمه گر اتکایی کار اداری و هزینه زیادی در بر دارد. در این گونه موارد معمول این است که ارسال خلاصه عملیات در مورد خسارت ها و بازیافتی ها جایگزین ارسال بردرو کامل میشود. در رشته های دیگر برای کاهش هزینه های اداری و ساده کردن این امر، از واگذارنده درخواست می شود که بر در و خسارت را که به مبلغ معینی می رسد، برای بیمه گر اتکایی و آن هم فقط برای راهبر قرارداد، ارسال کند. واگذارنده باید دفتر ثبت خسارت داشته باشد که در آن سهم واگذارنده و بیمه گر اتکایی از خسارت به طور جداگانه ثبت شود.
برای تهیه و تنظیم بر در و خسارت و هم چنین دفتر ثبت آن، تهیه اطلاعات و ریز خسارت ها برای تک تک پوشش های بیمه ای ضروری و برای بیمه گر اتکایی که باید روند پیشرفت قرارداد را پیگیری کند، بسیار مهم است. برای مثال، در رشته حوادث اشخاص ستونهای جداگانه ای برای ثبت اطلاعات مربوط به ریسک های فوت، از کارافتادگی، هزینه های پزشکی و غرامت دستمزد باید درج شود و به این اطلاعات، سن و حرفه بیمه شده نیز اضافه شود. سپس خلاصه و با جمع ارقام فوق باید به حساب های سه ماهه منتقل و در آن، سال وقوع خسارت و در مورد رشته باربری سال صدور بیمه نامه ذکر شود. بیمه گر اتکایی این اطلاعات را نه تنها برای تجزیه و تحلیل نحوه پیشرفت قرارداد بلکه برای منظور کردن ذخایر لازم برای خسارت های معوق و تهیه صورت حساب های واگذاری مجدد، که امکان دارد در این مورد انجام داده باشد.